فصل نو
دخترم دیگه ( Maternity leave ) مامان به پایان رسیده امروز روز دومی که 7-8 ساعت از هم دور هستیم البته جای تو امن کسی چه می دونه شاید خوشحال هم باشی آخه تو و مامان فرزان خیلی به هم وابسته هستین دیروز که روز اول بود که من سرکار رفتم شکر خدا همه چیز مرتب بود ، شیر دوشیده شده و حریره بادام را کامل (تا کامل )میل کرده بودی بعد از ظهر که همدیگرو دیدیم من داشتم از خوشحالی بال درمی آوردم تا آخر شب هم همش تو بغل خودم بودی (بسیار ملوس و شیرین ) بهر حال این هم یه فصلی از زندگی من و تو ، بابا حمید و مامان فرزان هستش امیدوارم همه به راحتی با این تغییر کنار بیان خصوصا" دختر گلم ، از اعماقم وجودم عاشقانه دوست دا...
نویسنده :
sepideh
12:09